شمارهٔ 470
1. کاکل او درهم است از شورش سودای خویش
2. از پریشانی ندارد زلف او پروای خویش
3. نشأه مستی ز عمر جاودانی خوشترست
4. خضر و آب زندگانی، ما و ته مینای خویش
5. در میان هر دو موزون آشنایی معنوی است
6. سرو تا بالای او را دید جست از جای خویش!
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده