سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 229

1. صفت خرابی دل، به حدیث کی درآید؟

2. سخن درون عاشق، به زبان کجا برآید؟

3. چو قلم بدست گیرم که حکایتت نویسم

4. سخنم رسد به پایان و قلم به سر درآید

5. سر من فدای زلفت، که ز خاک کشتگانش

6. همه گرد مشک خیزد، همه بوی عنبر آید

7. به تصور خیالت، نرود به خواب چشمم

8. که به چشم من خیال تو ز خواب خوشتر آید

9. به قلندری ملامت، چه کنی من گدارا؟

10. که سکندر ار بکوی تو رسد قلندر آید

11. اگرم به لب رسد جان، به خدا که نیست ممکن

12. که به جز خیال رویت، دگریم بر سر آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناخن من آبروی تیشه فرهاد ریخت
* آه اگر شیرین به چشم کوهکن بیند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
* شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
شعر کامل
حافظ
* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی