سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 267

1. ای جان نازنین من ای آرزوی دل

2. میل من است سوی تو میل تو سوی دل

3. بر آرزوی روی تو دل جان همی دهد

4. وا حسرتا! اگر ندهی آرزوی دل

5. چون غنچه بسته‌ام سر دل را به صد گره

6. تا بوی راز عشق تو آید ز بوی دل

7. جان را به یاد تو به صبا می‌دهم که او

8. می‌آورد ز سنبل زلف تو بوی دل

9. تا دیده دید روی تو را روی دل ندید

10. با روی دوست خود نتوان دید روی دل

11. دیگر به دیده دل ندهم من کز آب چشم

12. هر بار خود درست نیاید سبوی دل

13. سلمان اگر ز اهل دلی نام دل مبر

14. جان دادن است کار تو بی‌گفتگوی دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی
* چنین است سوگند چرخ بلند
* که بر بیگناهان نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی
* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ