سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست

2. از دل بی‌طاقتم، بار گران ، برنخاست

3. عشق تو تا جان و دل، خواست، که یغما کند

4. تا جگرم خون نکرد، از سر آن، برنخاست

5. بر دل نازک تو را، بود غباری، ز من

6. تا نشدم خاک ره، آن زمیان، برنخاست

7. سرو نخوانم تورا، کز لب جوی بهشت

8. چون قد زیبای تو، سرو روان برنخاست

9. زلف پریشان تو، باد به هم برزند

10. کز دل سودا زده، آه و فغان بر نخاست

11. بیش به تیغ ستم، خون غریبان، مریز

12. ظلم مکن در جهان، امن و امان برنخاست

13. پرتو مهر تو تا، بر دل سلمان، بتافت

14. ذره صفت از هوا، رقص کنان، برنخاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری
* به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
* چو لاله کاسهٔ نسرین و ارغوان گیرد
شعر کامل
حافظ
* شود کوه آهن چو دریای آب
* اگر بشنود نام افرسیاب
شعر کامل
فردوسی