سلمان ساوجی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارهٔ 104

1. پریر روز به حمام در فقیری را

2. به فحش و زجر فرو شست خواجه مغرور

3. فقیر رفت که پاش چو سنگ بوسه دهد

4. چو شانه ریش گرفتم که دور نیستم دور

5. از آن پس ز پی عذر داد مشتی گل

6. فقیر گفت که ای خواجه نیستی معذور

7. دل مرا که به کلی خراب کرده توست

8. گمان مبر که به یک مشت گل شود معمور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ادب با همه سر کن که دل شاه و گدا
* در ترازوی مکافات برابر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
* در آن خانه که مهمانش تو باشی
شعر کامل
عراقی
* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی