قطعه شمارهٔ 11
1. شنودم که میگفت بشوده به شیخ
2. که احوال حاجی است در اضطراب
3. چه من دوش خوابی عجب دیدهام
4. که سیلی در آمد ز کوه زراب
5. عمارات حاجی و پالانهاش
6. همی برد و میکرد یکسر خراب
7. یکی از خبیثان شهر این سخن
8. به جایی رسانید و دادش جواب
9. نمایند هر شب خران را بخواب
10. که پالان گران را ببردست آب
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده