سلمان ساوجی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارهٔ 113

1. ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب

2. فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض

3. سرمه از خاک رهت کردن فلک را فرض عین

4. می‌کشد در دیده خود می‌کند بر عین فرض

5. عرض حالم راست طولی می‌کنم زان احتراز

6. مختصر کاری است کارم چیست چندین طول و عرض

7. باید احسانی چنان کردن که بعد از خرج راه

8. قرض خود بگزارم و بازم نباید کرد قرض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی
* رشک می آید مرا از جامه بر اندام تو
* با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
شعر کامل
رهی معیری
* ثناگوی تو باشد هر گیاهی
* اگر سرچشمه زاینده باشی
شعر کامل
صائب تبریزی