سلمان ساوجی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارهٔ 40

1. مشیر ملک و صلاح زمانه عزالدین

2. که هر چه هست به جز خدمت تو نیست صلاح

3. هرآنچه بر دل خصمت گذشته کج بوده

4. مگر به روز نبرد تو در سهام و رماح

5. به هر زمین که گذر کرده باد آبادی

6. نسیم معدلتت جسته از مهب ریاح

7. بزگوارا یک شمه بشنو از حالم

8. که چیست بر دلم از گردش صباح و رواح

9. جماعتی چه جماعت سه چار بی سر و بن

10. همه به خصمی من بر کشیده قلب و جناح

11. بر آن امید نشسته که خون من ریزند

12. که هر چه بود بجز خونشان نبود مباح

13. بجز هنر همه جرمم دعای دولت توست

14. که عقد منتظمش کرد روزگار و شاح

15. به دولت تو بر آرم دمارشان از سر

16. مرا زبان چو خنجر کفایت است صلاح

17. تو دیرمان به جهان و جهانیان که تو را

18. بدین به خلق فرستاد رازق فتاح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
* بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
شعر کامل
حافظ
* مرنجان روان کاین سرای تو نیست
* بجز تنگ تابوت جای تو نیست
شعر کامل
فردوسی