سلمان ساوجی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارهٔ 74

1. یا رب این قوم چه دم سرد و چه افسرده

2. که به دم سردی و افسردگی از دی بترند

3. خیر قوم همه شان خواجه علاالدین است

4. که ورا اهل خرد لاشه لاشی شمرند

5. گر کسی در سرو شکلش نگرد قی بکند

6. نوکرانش همه از گرسنگی قی بخورند

7. گر به تقدیر و به به تحریر چو تیر فلک است

8. به ازین نیست کزین مملکتش پی ببرند

9. سبلتش را به کششهای پیاپی بکنند

10. دبه‌اش را به لگدهای دمادم بدرند

11. دوش می‌گفت حریفی که فلانی امروز

12. خواجه فرمود که در ملک دگر می نخورند

13. به سر خواجه که من دست فرا می نبرم

14. تا سر خواجه از اینجا به فرو می نبرند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیامتست سفر کردن از دیار حبیب
* مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب
شعر کامل
سعدی
* زیر چرخ نیلگون، چون پسته، آن هم زیر پوست
* با دل پرخون لب خندان ندارد هیچ کس
شعر کامل
صائب تبریزی
* دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست
* این جای رفتنست و نشاید قرار کرد
شعر کامل
سعدی