سلمان ساوجیجمشید و خورشید (فهرست)

قسمت 18 - غزل

1. مطول قصه‌ای دارم که گر خواهم بیان کردن

2. به صد طومار و صد دفتر نشاید شرح آن کردن

3. به معنی صورتی امشب نمودی روی و این صورت

4. نمی‌یارم عیان گفتن نمی‌شاید نهان کردن

5. من این صورت کجا گویم من این معنی کرا گویم؟

6. کز اینها نیست این صورت که پیدا می‌توان کردن

7. دل من رفت و من دست از غم دل می‌زنم بر سر

8. چرا تن می‌زنم؟ باید مرا تدبیر جان کردن

9. مرا یاری درونی نیست غیر از اشک و، من او را

10. به جست و جوی این حالت نمی‌یارم روان کردن

11. به مهر روی او با صبح خواهم همنفس بودن

12. به بوی زلف او بر باد خواهم جان فشان کردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به ظاهر چون شراب کهنه افتادم زجوش
* دربهارفکر،جوش ارغوان دارم هنوز
شعر کامل
صائب تبریزی
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ
* عاقل از انگور می بیند همی
* عاشق از معدوم شی بیند همی
شعر کامل
مولوی