سلمان ساوجیجمشید و خورشید (فهرست)

قسمت 54 - غزل

1. خواهم که امشب خدمتی چون ساقر اندر خور کنم

2. کاری که فرمایی مرا فرمان به چشم و سر کنم

3. چو عکس خورشید از هوا روزی که افتم در برت

4. گر در ببندی خانه را ، از روزنت سر بر کنم

5. چون شمع من در انجمن میریزم آب خویشتن

6. از دست خود شاید که من خاک سیه بر سر کنم

7. ار درد سودایت هنوز این کاسه سر پر بود

8. فردا که از خاک لحد چون لاله من سر بر کنم

9. لاف هواداری زدم با آفتابی لاجرم

10. چون ذره می گردم به جان تا خدمتش درخور کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی
* شبنم به آفتاب رسید از فتادگی
* بنگر که از کجا به کجا می توان شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی