سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 11

1. چند رنجانی نگارا این دل مشتاق را

2. یا سلامت خود مسلم نیست مر عشاق را

3. هر کرا با عشق خوبان اتفاق آمد پدید

4. مشتری گردد همیشه محنت مخراق را

5. زآنکه چون سلطان عشق اندر دل ماوا گرفت

6. محو گرداند ز مردم عادت و اخلاق را

7. هر که بی اوصاف شد از عشق آن بت برخورد

8. کان صنم طاقست اندر حسن و خواهد طاق را

9. ذره‌ای از حسن او در مصر اگر پیدا شدی

10. دل ربودی یوسف یعقوب بن اسحاق را

11. گر سر مژگان زند بر هم به عمدا آن نگار

12. پیکران بی جان کند مر دیلم و قفچاق را

13. هر که روی او بدید از جان و دل درویش شد

14. زر سگالی کس ندید آن شهرهٔ آفاق را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی
* چون صدف در پرده های دل نهفتم اشک را
* گوهر خود را به هر بیدرد ننمودم چو شمع
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم بروی روشن تو روی برنهم
* گفتا که آب گل ببرد رنگ زعفران
شعر کامل
فرخی سیستانی