سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 113

1. زهی مه رخ زهی زیبا بنامیزد بنامیزد

2. زهی خوشخو زهی والا بنامیزد بنامیزد

3. غبار نعل اسب تو به دیده درکشد حورا

4. زهی سیرت زهی آسا بنامیزد بنامیزد

5. ز شرم روی و دندانت خجل پروین و مه هر شب

6. زهی زهره زهی جوزا بنامیزد بنامیزد

7. ز خجلت سرو قدت را همی گوید پس از سجده

8. زهی قامت زهی بالا بنامیزد بنامیزد

9. من از عشق و تو از خوبی به عالم در سمر گشته

10. زهی وامق زهی عذرا بنامیزد بنامیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
* نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
شعر کامل
حافظ
* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند
* از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند
شعر کامل
فروغی بسطامی