سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. لشکر شب رفت و صبح اندر رسید

2. خیز و مهرویا فراز آور نبید

3. چشم مست پر خمارت باز کن

4. کز نشاطت صبرم از دل بر پرید

5. مطرب سرمست را آواز ده

6. چون ز میخانه عصیر اندر رسید

7. پر مکن جام ای صنم امشب چو دوش

8. کت همه جامه چکانه بر چکید

9. نیست گویی آن حکایت راستی

10. خون دل بر گرد چشم ما دوید

11. کیست کز عشقت نه بر خاک اوفتاد

12. کیست کز هجرت نه جامه بر درید

13. چون خطت طغرای شاهنشاه یافت

14. از فنا خط گردد عالم بر کشید

15. از سنایی زارتر در عشق کیست

16. یا چو تو دلبر به زیبایی که دید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
* غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
شعر کامل
حافظ
* درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
* کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
شعر کامل
حافظ