سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 147

1. هر که در عاشقی تمام بود

2. پخته خوانش اگر چه خام بود

3. آنکه او شاد گردد از غم عشق

4. خاص دانش اگر چه عام بود

5. چه خبر دارد از حلاوت عشق

6. هر که در بند ننگ و نام بود

7. دوری از عشق اگر همی خواهی

8. کز سلامت ترا سلام بود

9. در ره عاشقی طمع داری

10. که ترا کار بر نظام بود

11. این تمنا و این هوس که تراست

12. عشقبازی ترا حرام بود

13. عشق جویی و عافیت طلبی

14. عشق یا عافیت کدام بود

15. بندهٔ عشق باش تا باشی

16. تا سنایی ترا غلام بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی
* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بس که دردسر ز فریاد و فغان خود کشم
* از دهان چون ناله می خواهم زبان خود کشم
شعر کامل
جامی