سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 155

1. هر که او معشوق دارد گو چو من عیار دار

2. خوش لب و شیرین زبان خوش عیش و خوش گفتار دار

3. یار معنی دار باید خاصه اندر دوستی

4. تا توانی دوستی با یار معنی دار دار

5. از عزیزی گر نخواهی تا به خواری اوفتی

6. روی نیکو را عزیز و مال و نعمت خوار دار

7. ماه ترکستان بسی از ماه گردون خوبتر

8. مه ز ترکستان گزین و ز ماه گردون دون عار دار

9. زلف عنبر بار گیر و جام مالامال کش

10. دوستی با جام و با زلفین عنبر بار دار

11. ور همی خواهی که گردد کار تو همچون نگار

12. چون سنایی خویشتن در عشق او بر کار دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
* بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
شعر کامل
حافظ
* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* زعشق لاله رویان داغ جانسوزی است عاشق را
* که سردیهای دوران مرهم کافور می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی