غزل شمارهٔ 159
1. زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار
2. زهی خط و زهی زلف و زهی مور و زهی مار
3. به نزدیک من از شق زهی شور و زهی شر
4. به درگاه تو از حسن زهی کار و زهی بار
5. به بالا و کمرگاه به زلفین و به مژگان
6. زهی تیر و زهی تار و زهی قیر و زهی قار
7. یکی گلبنی از روح گلت عقل و گلت عشق
8. زهی بیخ و زهی شاخ و زهی برگ و زهی بار
9. بهشت از تو و گردون حواس از تو و ارکان
10. زهی هشت و زهی هفت زهی پنج و زهی چار
11. برین فرق و برین دست برین روی و برین دل
12. زهی خاک و زهی باد زهی آب و زهی نار
13. میان خرد و روح دو زلفین و دو چشمت
14. زهی حل و زهی عقد زهی گیر و زهی دار
15. همه دل سوختگان را از سر زلف و زنخدانت
16. زهی جاه و زهی چاه زهی بند و زهی بار
17. به نزدیک سناییست ز عشق تو و غیرت
18. زهی نام و زهی ننگ زهی فخر و زهی عار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده