سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 178

1. ای یوسف حسن و کشی خورشید خوی خوش سیر

2. از سر برون کن سرکشی امروز با ما باده خور

3. زین بادهٔ چون ارغوان پر کن سبک رطل گران

4. با ما خور ای جان جهان با ما خور ای بدر پدر

5. ای خوش لب شیرین زبان خوش خوش در آ اندر میان

6. بگشای ترکش از میان تا در میان بندم کمر

7. زلفت طراز گوش کن یک نیم ازو گل پوش کن

8. می خواه و چندان نوش کن تا خوانمت تنگ شکر

9. اکنون طریقی پیش کن تدبیر کار خویش کن

10. در راه عشق این کیش کن ک «المنع کفر بالبشر»

11. من مدتی کردم حذر از عشقت ای شیرین پسر

12. آخر درآمد دل به سر «جاء القضا عمی البصر»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
* مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
شعر کامل
سعدی
* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری
* هوای کوی تو از سر نمی‌رود آری
* غریب را دل سرگشته با وطن باشد
شعر کامل
حافظ