سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. مرحبا مرحبا برای هلالا

2. آسمان را نمای کل کمالا

3. چند ازین پرده ز آفتاب برون آی

4. جان ما را بخر ز دست خیالا

5. اندر آی اندر آی تا بشناسیم

6. از جمال تو حال را ز محالا

7. ای همه روی بر خرام به منظر

8. تا رهد دیده زین شب همه خالا

9. اشهب صبح در گریزد از شرم

10. چون بجنبد ز ابلق تو دوالا

11. روشنی را نشان به اوج شرف بر

12. تیرگی را فگن به برج و بالا

13. ای ز پرده زمانه آمده اینجا

14. مرحبا مرحبا تعالی تعالا

15. عقل و دینمان ببر تراست مباحا

16. جان و دلمان ببر تراست حلالا

17. تا سنایی چو دید گوید ای مه

18. حبذا و جهک المبارک فالا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
* دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
شعر کامل
سعدی
* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی