سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 188

1. ای ز ما سیر آمده بدرود باش

2. ما نه خشنودیم تو خشنود باش

3. کشته ما را گر فراقت ای صنم

4. تو به خون کشتگان ماخوذ باش

5. غرقه در دریای هجران توام

6. دلبرا دریاب ما را زود باش

7. هجر تو بر ما زیانی‌ها نمود

8. تو به وصلت دیگران را سود باش

9. در فراقت کار ما از دست شد

10. گر نگیری دست ما بدرود باش

11. ای سنایی در شبستان غمش

12. گر چه همچون نار بودی دود باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی
* سر مرد جنگی خرد نسپرد
* که هرگز نیامیخت کین با خرد
شعر کامل
فردوسی
* ای که دیدی قتل من در پای آن سرو سهی
* شحنه را ز این فتنه واقف کن که: قاتل می‌رود
شعر کامل
اوحدی