سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 226

1. تا بر آن روی چو ماه آموختم

2. عالمی بر خویشتن بفروختم

3. پاره کرده پردهٔ صبر و صلاح

4. دیدهٔ عقل و بصر بردوختم

5. رایت عشق از فلک بفراختم

6. تا چراغ وصل را فروختم

7. با بت آتش رخ اندر ساختم

8. خرمن طاعت به آتش سوختم

9. اسب در میدان وصلش تاختم

10. کعبهٔ وصلش ز هجران توختم

11. جامهٔ عفت برون انداختم

12. رندی و ناراستی آموختم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی
* بید مجنونیم برگ ما زبان خامشی است
* گل بچین از برگ ما، احوال بار ما مپرس
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی