سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 245

1. می ده پسرا که در خمارم

2. آزردهٔ جور روزگارم

3. تا من بزیم پیاله بادا

4. بر دست زیار یادگارم

5. می رنگ کند به جامم اندر

6. بس خون که ز دیده می‌ببارم

7. از حلقه و تاب و بند زلفت

8. هم مومن و بستهٔ زنارم

9. ای ماه در آتشم چه داری

10. چون با تو ز نار نیست عارم

11. تا مانده‌ام از تو برکناری

12. جویست ز دیده بر کنارم

13. خواهم که شکایت تو گویم

14. از بیم دو زلف تو نیارم

15. گر ماه رخان تو برآید

16. از من ببرد دل و قرارم

17. امروز که در کفم نبیدست

18. اندوه جهان بتا چه دارم

19. مولای پیالهٔ بزرگم

20. فرمانبر دور بی‌شمارم

21. در مغکده‌ها بود مقامم

22. در مصطبه‌ها بود قرارم

23. از شحنهٔ شهر نیست بیمم

24. در خانهٔ هجر نیست کارم

25. هر چند ز بخت بد به دردم

26. هر چند به چشم خلق خوارم

27. با رود و سرود و بادهٔ ناب

28. ایام جهان همی گذارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
* به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
شعر کامل
حافظ
* دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست
* ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست
شعر کامل
سعدی
* تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
* ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی
شعر کامل
حافظ