غزل شمارهٔ 263
1. روزی من آخر این دل و جان را خطر کنم
2. گستاخوار بر سر کویش گذر کنم
3. لبیک عاشقی بزنم در میان کوه
4. وز حال خویش عالمیان را خبر کنم
5. جامه بدرم از وی و دعوی خون کنم
6. شهری ازین خصومت زیر و زبر کنم
7. یا تاج وصل بر سر امید برنهم
8. یا مردوار سر به سر دار برکنم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده