سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 267

1. بی صحبت تو جهان نخواهم

2. بی خشنودیت جان نخواهم

3. گر جان و روان من بخواهی

4. یک دم زدنت امان نخواهم

5. جان را بدهم به خدمت تو

6. من خدمت رایگان نخواهم

7. رضوان و بهشت و حور و عین را

8. بی روی تو جاودان نخواهم

9. بر من تو نشان خویش کردی

10. حقا که جز این نشان نخواهم

11. بیگانه بود میان ما جان

12. بیگانه درین میان نخواهم

13. من عشق تو کردم آشکارا

14. عشق چو تویی نهان نخواهم

15. هر گه که مرا تو یار باشی

16. من یاری این و آن نخواهم

17. تو سودی و دیگران زیانند

18. تا سود بود زیان نخواهم

19. اکنون که مرا عیان یقین شد

20. زین پس بجز از عیان نخواهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
* مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* انبیا گفتند نومیدی بدست
* فضل و رحمتهای باری بی‌حدست
شعر کامل
مولوی