سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 288

1. ما همه راه لب آن دلبر یغما زنیم

2. شکر او را به بوسه هر شبی یغما زنیم

3. هم توان از دو لبش شکر زدن یغما ولیک

4. هر شبی راه لب آن دلبر یغما زنیم

5. ما چو وامق او چو عذرا ما چو رامین او چو ویس

6. رطل زیبد در چنین حالی اگر صهبا زنیم

7. شخص را می وار هر شب در بر ویس افگنیم

8. بوسه وامق‌وار هر دم بر لب عذرا زنیم

9. بر بخفتن گاه صحبت در بر ما افگند

10. لب به بوسه گاه عشرت بر لب او ما زنیم

11. خوش بدست امروز و دی با آن نگارین عیش ما

12. خوشتر از امروز و دی فردا و پس فردا زنیم

13. گر وصال او به جور از ما ستاند روزگار

14. دست در عدل غیاث‌الدین والدنیا زنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* صائب کسی به رتبه شعرم نمی رسد
* دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من
* تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی