سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 305

1. همه جانست سر تا پای جانان

2. از آن جز جان نشاید جای جانان

3. به آب روی و خون دل توان ریخت

4. برای چون تو جان سودای جانان

5. خرد داند که وصف او نداند

6. ازیرا نیست هم بالای جانان

7. چه جای دعوی سروست در باغ

8. چه خواهد وصف سرتاپای جانان

9. نیاید کس به آب چشمهٔ خضر

10. جز اندر نوش عیسی‌زای جانان

11. ندیدی دین کفرآمیز بنگر

12. شکن در زلف جانفرسای جانان

13. همی کشف خردمندان کشف وار

14. سراندر خود کشد یارای جانان

15. سنایی نیست با جان زنده لیکن

16. ز جانانست او گویای جانان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
* باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران
شعر کامل
سعدی
* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می کنند
* چهره امروز در آیینه فردا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی