سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 337

1. ای چون تو ندیده جم آخر چه جمالست این

2. وی چون تو به عالم کم آخر چه کمالست این

3. تو با من و من پویان هر جای ترا جویان

4. ای شمع نکورویان آخر چه وصالست این

5. زان گلبن انسانی هر دم گلی افشانی

6. ای میوهٔ روحانی آخر چه نهالست این

7. در وصف تو عقل و جان چون من شده سرگردان

8. ای وهم ز تو حیران آخر چه جمالست این

9. گفتی که چو من دلبر داری وز من بهتر

10. ای جادوی صورت گر آخر چه خیالست این

11. ای از پی داغ ما آرایش باغ ما

12. ای چشم و چراغ ما آخر چه مثالست این

13. هر روز نپویی تو جز عشق نجویی تو

14. ای ماه نکویی تو آخر چه خصالست این

15. هر روز مرا نرمک بکشی تو به آزرمک

16. ای شوخک بی‌شرمک آخر چه وبالست این

17. پرسی: چو منی دلبر بینی تو به عالم در

18. ای ماه نکو منظر آخر چه سوالست این

19. ما را نه بدین سستی زین بیش همی جستی

20. ای خسته از آن خستی آخر چه ملالست این

21. گفتی همه جا با تو وصلست مرا با تو

22. ای بی خود و با ما تو آخر چه دلالست این

23. گفتی که سنایی خود داریم و ازو به صد

24. ای ناقد نیک و بد آخر چه محالست این


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک است غمگسار دل داغدیدگان
* شبنم کند خنک جگر گرم لاله را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساعتی کز درم آن سرو روان بازآمد
* راست گویی به تن مرده روان بازآمد
شعر کامل
سعدی
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی