سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 349

1. خنده گریند همی لاف زنان بر در تو

2. گریه خندند همی سوختگان در بر تو

3. دل آن روح گسسته که ندارد دل تو

4. سر آن حور بریده که ندارد سر تو

5. گاه دشنام زدن طاقچهٔ گوش مرا

6. حقه‌های شکرین گرد دو تا شکر تو

7. تا خط تو بدمیدست ز بهر خط تو

8. حرف بوسست چو لبهای قلم چاکر تو

9. شیر چرخت ز پی آب همی سجده برد

10. من چه سگ باشم تا خاک بوم بر در تو

11. نیست در چنبر نه چرخ یکی پروین بیش

12. هست پروین کده ره چنبری از عنبر تو

13. عنبر از چنبر زلفت چو خرد یافته‌ام

14. تا مگر راه دهد سوی خودم چنبر تو

15. سیم در سنگ بسی باشد لیک اندر کان

16. سنگ در سیم دل تست پس اندر بر تو

17. عارم این بس که بوم پیش‌رو دشمن تو

18. فخرم آن بس که بوم رخت کش لشگر تو

19. برده شد ز آتش تو پیش سراپردهٔ جان

20. آب حیوان روان ز آن دو رده گوهر تو

21. قطب گردم چو بگردم ز پی خدمت تو

22. پای بر جای چو پرگار به گرد سر تو

23. شمع نور فلکی خواهد هر لحظه همی

24. شعله از مشعلهٔ روی ضیاگستر تو

25. ز آرزوی رخ چون ماه تو هر روز چو صبح

26. دل همی چاک زند پیش درت کهتر تو

27. خور گردون چو مه از پیش رخت کاست کند

28. که ندارد خود گردون فری اندر خور تو

29. از سنایی به بها هر دم صد جان خواهد

30. بهر یک بوسه دو تا بسد جان پرور تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید
* این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
شعر کامل
حافظ
* به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
* عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
شعر کامل
سعدی
* مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
* که گور پرده جمعیت جنان باشد
شعر کامل
مولوی