سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. موی چون کافور دارم از سر زلفین تو

2. زندگانی تلخ دارم از لب شیرین تو

3. خاک بر سر کردم از طور رخ پر آب تو

4. سنگ بر دل بستم از جور دل سنگین‌تو

5. مونس من ماه و پروینست هر شب تا به روز

6. زان رخ چون ماه و زان دندان چون پروین تو

7. زعفرانست از رخ من توده بر بالین من

8. ارغوانست از رخ تو سوده بر بالین تو

9. گر مسلمان کشتن آیین باشد اندر کافری

10. در مسلمانی مسلمان کشتنست آیین تو

11. رخنه افتد بیشک اندر دین تو زین کارها

12. کی پسندد عاشق تو رخنه اندر دین تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز اهل درون باهش ترند آنان که بیرون درند
* اکثر به خاصان می دهد سلطان شراب ناب را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* به رغم زال سیه شاهباز زرین بال
* در این مقرنس زنگاری آشیان گیرد
شعر کامل
حافظ
* یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
* که سروهای چمن پیش قامتش پستند
شعر کامل
سعدی