سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 359

1. ای کعبهٔ من در سرای تو

2. جان و تن و دل مرا برای تو

3. بوسم همه روز خاکپایت را

4. محراب منست خاکپای تو

5. چشم من و روی دلفریب تو

6. دست من و زلف دلربای تو

7. مشک‌ست هزار نافه بت‌رویا

8. در حلقهٔ زلف مشکسای تو

9. دل هست سزای خدمت عشقت

10. هر چند که من نیم سزای تو

11. بیگانه شدستم از همه عالم

12. تا هست دل من آشنای تو

13. چندانکه جفا کنی روا دارم

14. بر دیده و دل کشم جفای تو

15. در عشق تو از جفا نپرهیزد

16. آن دل که شدست مبتلای تو

17. ای جان جهان مکن به جای من

18. آن بد که نکرده‌ام به جای تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قد اگر این است و اندام این ور عنائی توراست
* راستی در قد سرو راستین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار
* نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
* که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
شعر کامل
حافظ