سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 365

1. خه خه ای جان علیک عین‌الله

2. ای گلستان علیک عین‌الله

3. اندرا اندرا که خوش کردی

4. مجلس جان علیک عین‌الله

5. برفشان برفشان دل و جان را

6. در و مرجان علیک عین‌الله

7. هیچ جایی نیافت از پی انس

8. چون تو مهمان علیک عین‌الله

9. مرده دل بوده‌ایم در بندت

10. از همه جان علیک عین‌الله

11. پیش خز تا کنیم بر لب تو

12. بوسه باران علیک عین‌الله

13. جان ما کن ز لحن داوودی

14. چون سلیمان علیک عین‌الله

15. باش تا ما کنیم بر سر تو

16. شکر افشان علیک عین‌الله

17. پیش کاست همی برد سجده

18. بت کاسان علیک عین‌الله

19. خاک پایت ز عشق بوسه دهد

20. جان خاقان علیک عین‌الله

21. آنچه گویند صوفیانش «آن»

22. تویی آن «آن» علیک عین‌الله

23. در غلامیت بر سنایی نیست

24. هیچ تاوان علیک عین‌الله


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزاده‌وار
* کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* با مدعی بگوی که ما خود شکسته‌ایم
* محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی
شعر کامل
سعدی