سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 412

1. انصاف بده که نیک یاری

2. زو هیچ مگو که خوش نگاری

3. در رود زدن شکر سماعی

4. در گوی زدن شکر سواری

5. مه جبهت و آفتاب رویی

6. زهره دل و مشتری عذاری

7. بنوشت زمانه گویی آنجا

8. در جانت کتاب بردباری

9. بنگاشت خدای گویی اینجا

10. در دیده‌ت نقش حقگزاری

11. از لعل تو هست عاقلان را

12. یک نوش و هزار گونه خاری

13. در جزع تو هست عاشقان را

14. یک غمزه و صد هزار خاری

15. جز غمزهٔ تو که دید هرگز

16. یک ناوک و صد جهان حصاری

17. جز خندهٔ تو که داشت در دهر

18. یک شکر و نه فلک شکاری

19. در رزم تو هیچ دل نپوشد

20. بر تن زره ستیزه‌کاری

21. در بزم تو هیچ شه ندارد

22. بر سر کله بزرگواری

23. ای شوخ سیه‌گری که از تو

24. کم دید کسی سپیدکاری

25. از ابجد برتری ازیراک

26. نی یک نه دو نه سه نه چهاری

27. سرمازدگان آب و گل را

28. در جمله، بهار در بهاری

29. جان و دل و دین بنده با تست

30. تا اینهمه را چگونه داری

31. چون بازسپید دلفریبی

32. چون شیرسیاه جانشکاری

33. تا پای من اندرین میانست

34. دستی به سرم فرو نیاری

35. من پای فرو نهادم ایراک

36. دانم سر پای من نداری

37. دشنام دهی که ای سنایی

38. بس خوش سخن و بزرگواری

39. هر چند جواب شرط من نیست

40. با این همه صد هزار باری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
* لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
شعر کامل
حافظ
* از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
* رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی