سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 57

1. عشق بازیچه و حکایت نیست

2. در ره عاشقی شکایت نیست

3. حسن معشوق را چو نیست کران

4. درد عشاق را نهایت نیست

5. مبر این ظن که عشق را به جهان

6. جز به دل بردنش ولایت نیست

7. رایت عشق آشکارا به

8. زان که در عشق روی و رایت نیست

9. عالم علم نیست عالم عشق

10. رویت صدق چون روایت نیست

11. هر که عاشق شناسد از معشوق

12. قوت عشق او به غایت نیست

13. هر چه داری چو دل بباید باخت

14. عاشقی را دلی کفایت نیست

15. به هدایت نیامدست از کفر

16. هر کرا کفر چون هدایت نیست

17. کس به دعوی به دوستی نرسد

18. چون ز معنی درو سرایت نیست

19. نیک بشناس کانچه مقصودست

20. بجز از تحفه و عنایت نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میزبانی چو خوانی آراید
* ترّه همچون بره به کار آید
شعر کامل
سنایی
* انگور نشد غورۀ ماخام سرشتان
* از تاک بریدیم و به مینا نرسیدیم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* بجای سخن گر بتو جان فرستم
* چنان دان که زیره بکرمان فرستم
شعر کامل
سیف فرغانی