سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 63

1. جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست

2. سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست

3. امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار

4. فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست

5. در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش

6. خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست

7. خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم

8. از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست

9. هر شب به سر کوی تو آیم متواری

10. با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست

11. گویی که طلبکار دگر یاری رو رو

12. آری صنما محنت عشق تو بسم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی
* چه سود از روضۀ جنت اگر شیرین معاذالله
* ز کوی خود دری در روضۀ فرهاد نگشاید
شعر کامل
جامی
* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی