سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 88

1. دوش یارم به بر خویش مرا بار نداد

2. قوت جانم زد و یاقوت شکر بار نداد

3. آن درختی که همه عمر بکشتم به امید

4. دوش در فرقت او خشک شد و بار نداد

5. شب تاریک چو من حلقه زدم بر در او

6. بار چون داد دل او که مرا بار نداد

7. این چنین کار از آن یار مرا آمد پیش

8. کم ز یک ماه دل و چشم مرا کار نداد

9. شربتی ساخته بود از شکر و آب حیات

10. نه نکو کرد که یک قطره به بیمار نداد

11. هر که او دل به غم یار دهد خسته شود

12. رسته آنست که او دل به غم یار نداد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خوشا در مجلس روحانیان گاه صبوح
* دلنوازان عود سوز و پرده سازان عود ساز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی
* گل خورشید چون از چرخ بشکفت
* بجاروب شعاع اختر فرو رفت
شعر کامل
عطار