سنایی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 12 - در مدح بهرامشاه

1. دیده نبیند همی، نقش نهان ترا

2. بوسه نیابد همی، شکل دهان ترا

3. حسن بدان تا کند جلوه گهت بر همه

4. پیرهن هست و نیست، ساخت نهان ترا

5. در همهٔ هست و نیست، از تری و تازگی

6. نیست نهانخانه‌ای ثروت جان ترا

7. زان لب تو هر دمی گردد باریک‌تر

8. کز شکر و آب کرد روح لبان ترا

9. هیچ اگر بینمی شکل میانت به چشم

10. جان نهمی بر میان شکل میان ترا

11. بوسه دهد خلد و حور، پای و رکیب ترا

12. سجده کند عقل و روح دست و عنان ترا

13. چون تو به آماج‌گاه تیر نهی بر کمان

14. تیر فلک زه کند تیر و کمان ترا

15. پرده‌زنان روز و شب حلقهٔ زلف ترا

16. غاشیه کش چرخ پیر بخت جوان ترا

17. برد دل و گوش و هوش بهر جواز لبت

18. نام شکر گر شدست کام و زبان ترا

19. قبلهٔ خود ساخت عشق از پی ایمان و کفر

20. زلف نگون ترا روی ستان ترا

21. فتنه جان کرد صنع نرگس شوخ ترا

22. انس روان ساخت طبع سرو روان ترا

23. پیشروان بهشت بر پر و بال خرد

24. نسخهٔ دین خوانده‌اند سیرت و سان ترا

25. دیدهٔ جانها بخورد نوک سنانت ولیک

26. جان سنایی کند شکر سنان ترا

27. از پی ضعف میان حرز چه جویی ز من

28. خدمت خسرو نه بس حرز میان ترا

29. سلطان بهرامشاه آنکه به تایید حق

30. هست بحق پاسبان خانه و جان ترا

31. هیبتش ار نیستی شحنه وجود ترا

32. جان ز عدم جویدی نام و نشان ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی
* پروانه بر آتش زند از بهرتو خود را
* ای شمع تو هم حرمت پروانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی