سنایی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 203 - این چند بین را فضل بن یحیی بن صاعد هروی به سنایی فرستاد و در آن درخواست دیدار کرد

1. هستی به حقیقت ای سنایی

2. در دیدهٔ عقل روشنایی

3. مقبول همه صدور گشتی

4. این کار تو نیست جز خدایی

5. آیم بر تو به طبع زیراک

6. دانم که به نزد من نیایی

7. لیکن چکنم چگونه آیم

8. چون نیست خبر که تو کجایی

9. معذورم اگر که می‌فرستم

10. نزدیک تو شعر ای سنایی

11. هر کس که برد به بصره خرما

12. بر جهل خود او دهد گوایی

13. چون آمده‌ای مرو ازیراک

14. ما را چو دو دیده می ببایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در ماهتاب دوش خرامان همی شدی
* ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
* که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی