سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 109

1. چو خواهم کرد زرق و هزل و ریواس

2. نخواهم نیز عاقل بود و فرناس

3. مرا چون نیست بر کس هیچ تفضیل

4. چه خواهم کرد زهد و فضل عباس

5. بیاور طاس می بر دست من نه

6. به جای چنگ بر زن طاس بر طاس

7. قرین و جنس من خمار و مطرب

8. بسنده‌ست از همه اقران و اجناس

9. مرا باید خراباتی شناسد

10. خطیب و قاضیم گو هیچ مشناس

11. می است الماس و گوهر شادمانی

12. نگردد سفته گوهر جز به الماس

13. می و معشوق را بگزین به عالم

14. جز این دیگر همه رزق است و ریواس

15. چه خواهم برد از دنیا به آخر

16. دلی پر حسرت و یک جامه کرباس

17. چه گویید اندرین معنی که گفتم

18. اجیبوا ما سالتم ایها الناس

19. رفیقا جام می بر یاد من خور

20. که زیر آسیای غم شدم آس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا طبیعت زعفران را رنگ اعدای تو دید
* مایهٔ شادی جدا کرد از مزاج زعفران
شعر کامل
سنایی
* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی
* به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
* که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
شعر کامل
سعدی