شمارهٔ 109
1. چو خواهم کرد زرق و هزل و ریواس
2. نخواهم نیز عاقل بود و فرناس
3. مرا چون نیست بر کس هیچ تفضیل
4. چه خواهم کرد زهد و فضل عباس
5. بیاور طاس می بر دست من نه
6. به جای چنگ بر زن طاس بر طاس
7. قرین و جنس من خمار و مطرب
8. بسندهست از همه اقران و اجناس
9. مرا باید خراباتی شناسد
10. خطیب و قاضیم گو هیچ مشناس
11. می است الماس و گوهر شادمانی
12. نگردد سفته گوهر جز به الماس
13. می و معشوق را بگزین به عالم
14. جز این دیگر همه رزق است و ریواس
15. چه خواهم برد از دنیا به آخر
16. دلی پر حسرت و یک جامه کرباس
17. چه گویید اندرین معنی که گفتم
18. اجیبوا ما سالتم ایها الناس
19. رفیقا جام می بر یاد من خور
20. که زیر آسیای غم شدم آس
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده