سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 169

1. تا کی اندر راه دین با نفس دمسازی کنی

2. بر در میدان این درگاه طنازی کنی

3. کوزه و ابریق برداری و راه کج روی

4. جامهٔ صدیق در پوشی و غمازی کنی

5. ور تو خواهی کز کمان شهوت و تیر نفاق

6. از سر انگشت دف زن ناوک‌اندازی کنی

7. نزد مغفرها ستور لنگ گردی و آنگهی

8. پیش معجرها حدیث از مرکب تازی کنی

9. چون به کنجی باز بنشینی و با یاران حدیث

10. از گل و گرمابه و از شانهٔ رازی کنی

11. رو به گرد خاکبازی گرد کین آن راه نیست

12. کاندرین ره با براق خلد خر تازی کنی

13. تا تو خود کی مرد آن باشی که خود را چون خلیل

14. در کف محنت چو گوی پهنهٔ غازی کنی

15. نیست سودای دفاع تو که در بازار صدق

16. با خس و خاشاک می‌خواهی که بزازی کنی

17. وقت آب و تخم کشتن گشته شیطان را قرین

18. وقت خرمن کوفتن با موسی انبازی کنی

19. مگذران در لهو و بازی عمر لیکن روز حشر

20. کیفر آن گاهی بری با حور عین بازی کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان آفریننده یار منست
* دل و تیغ و بازو حصار منست
شعر کامل
فردوسی
* شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من
* تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* عشق را در کشور ما آبروی دیگرست
* یوسف اینجا بر سر راه زلیخا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی