شمارهٔ 189
1. خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد
2. اندر حکایت خلفا زید باهلی
3. گفتا که داد مامون یک شب دو بدره زر
4. بر نغمت سحاق براهیم موصلی
5. کس کرد و باز خواست دگر روز بدرهها
6. گفتا فساد باشد و نوعی ز جاهلی
7. «هو ینصرف» لقبش نهادند مردمان
8. واندر زبان گرفتش هر کس به مدخلی
9. لاینصرف تویی ز بزرگان روزگار
10. وینک ز نام خویش مر این را دلایلی
11. در نحو وزن افعل لاینصرف بود
12. نام تو احمدست به میزان افعلی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده