سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 189

1. خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد

2. اندر حکایت خلفا زید باهلی

3. گفتا که داد مامون یک شب دو بدره زر

4. بر نغمت سحاق براهیم موصلی

5. کس کرد و باز خواست دگر روز بدره‌ها

6. گفتا فساد باشد و نوعی ز جاهلی

7. «هو ینصرف» لقبش نهادند مردمان

8. واندر زبان گرفتش هر کس به مدخلی

9. لاینصرف تویی ز بزرگان روزگار

10. وینک ز نام خویش مر این را دلایلی

11. در نحو وزن افعل لاینصرف بود

12. نام تو احمدست به میزان افعلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون
* که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* تا همی سرخ بود همچو گل سرخ عقیق
* تا همی زرد بودهمچو گل زرد زریر
شعر کامل
فرخی سیستانی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ