سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 203

1. ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

2. نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

3. همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

4. همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

5. تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری

6. احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

7. نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت

8. تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

9. تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

10. تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی

11. بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی

12. بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی

13. بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی

14. بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

15. نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

16. نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

17. نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی

18. نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

19. همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی

20. همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

21. همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

22. همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

23. احد لیس کمثله صمد لیس له ضد

24. لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

25. لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

26. مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی
* در هر کمین که آن ترک تیر از کمان گشاید
* دل را هدف توان ساخت جان را سپر توان کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
* چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر کامل
حافظ