شمارهٔ 59
1. آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
2. اندر آفاق ندیدم که یکی لمتر کرد
3. گفتمش پوتی و لوتی کنی امروز مرا
4. دست بر سر زد و پس پای سبک در سر کرد
5. دست در گردنم آورد پس او از سر لطف
6. گوش و آغوش مرا پر گهر و زیور کرد
7. تا تو آبی خوری آن جان جهان بیمکری
8. پشتم از آب تهی و شکم از نان پر کرد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده