سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب الاوّل: در توحید باری تعالی (فهرست)

شمارهٔ 54-فی الاتحاد

1. در جهان یک زیان چو سودِ تو نیست

2. هیچ حبس ابد چو بودِِّ تو نیست

3. ظهرالنور ذوالمنن باشد

4. بطل الزور جان و تن باشد

5. غیب خواهی خودی زره بردار

6. عیب را با سرای غیب چه کار

7. غیب‌گو گرد سرخ یزدان است

8. زردرویی کشوری زانست

9. تو پر از عیب و قصد عالم غیب

10. نتوان کرد خاصه با شک و ریب

11. برنخیزد به دست بیخردیت

12. از دو پای نهاد بند خودیت

13. بود تو چون ترا حجاب آمد

14. عقل تو با تو در عتاب آمد

15. گفت رو نفس را بکن بدرود

16. ورنه برساز از این دو چشم دورود

17. روز و شب در فراق عقل بنال

18. بیش با عقل خود بدی مسگال

19. عقل را زین عقیله باز رهان

20. بعد از آن عیش بر تو گشت آسان

21. بینی آنگه که یابی از دل قوت

22. ملک را از دریچهٔ ملکوت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
* از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
شعر کامل
شیخ بهایی
* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* ز تور اندر آمد نخستین ستم
* که شاهی چو ایرج شد از تخت کم
شعر کامل
فردوسی