سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب الاوّل: در توحید باری تعالی (فهرست)

شمارهٔ 57-من زَهَد فی‌الدّنیا وَجَد مُلکا لایبلی

1. بود پیری به بصره در زاهد

2. که نبود آن زمان چنو عابد

3. گفت هر بامداد برخیزم

4. تا از این نفسِ شوم بگریزم

5. نفس گوید مرا که هان ای پیر

6. چه خوری بامداد کن تدبیر

7. بازگو مر مرا که تا چه خورم

8. منش گویم که مرگ و در گذرم

9. گوید آنگاه نفسِ من با من

10. که چه پوشم بگویمش که کفن

11. بعد از آن مر مرا سؤال کند

12. آروزهای بس محال کند

13. که کجا رفت خواهی ای دل کور

14. منش گویم خموش تا لب گور

15. تا مگر بر خلاف نفس نَفَس

16. بتوانم زدن ز بیم عسس

17. بخ بخ آنکس که نفس را دارد

18. خوار و در پیش خویش نگذارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهی که شوی خازن اسرار امانت
* جبریل صفت در همه احوال امین باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جهانی ز پیری شده نوجوان
* همه سبزه و آبهای روان
شعر کامل
فردوسی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی