سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر (فهرست)

شمارهٔ 39-ذکر انقطاع نسب

1. آدم پاک را برآر از گِل

2. چشم روشن مدار و تاری دل

3. به خدای ار بود ز بهر شرف

4. از خلیفه خدای چون تو خلف

5. گر تو اینجا نسب درست کنی

6. بر خود آن راه نار چُست کنی

7. صبر کن تا درین سرای مجاز

8. از پی آز و غم نه از پی ناز

9. بر کشندت به دست عافیتی

10. آخر این پوستهای عاریتی

11. تا چو از خاک خود برون آیی

12. تا در آن دم ز آب چون آیی

13. راد مردی گزین تو با دل خوش

14. همچو سفله مباش خواری کش

15. اهل دنیا به خوبی و زشتی

16. خفتگانند جمله در کشتی

17. بادبان برکشیده بهر سفر

18. خاک تیره ز آب و نار شمر

19. غافل از روی جهل و از ادبیر

20. ابلقان سوارکُش در زیر

21. کی بایستد مگر دَمی به غرور

22. از خدای و ز خلق یکسر دور

23. هرکه گشت از غرور و غفلت مست

24. نیکی آن جهان بداد ز دست

25. نه شتاب آیدت به کار و نه صبر

26. زانکه بشتافت و صبر کرد آن گبر

27. هادی ره بجز هدایت نیست

28. وآن طریق اندرین ولایت نیست

29. کی غم بوسه و کنار خورد

30. هرکه او کوک و کو کنار خورد

31. علم دین کان به غفلتی شنوی

32. نکند اعتقاد و دینت قوی

33. لالهٔ غفلتی نه‌ای بنده

34. دل سیه عمر کوته و خنده

35. تا بنگذشت عاقل از آتش

36. کی برآید ز جانش خندهٔ خوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
* قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
شعر کامل
حافظ
* گریه تاب نشست از رخ من گرد خمار
* چشم بر خوشه انگور ثریا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
* که همچو سرو بلندش هزار دستان است
شعر کامل
کمال خجندی