سناییطریق التحقیق (فهرست)

شمارهٔ 41-**‌*

1. تا جهان است کار او این است

2. نوش او نیش و مهر اوکین است

3. اندر این خاکدان افسرده

4. هیچ کس نیست از غم آسوده

5. آنچنان زی درو که وقت رحیل

6. بیش باشد به رفتنت تعجیل

7. رخت بیرون فکن زدار غرور

8. چه نشینی میان دیو شرور؟‌

9. حسد و حرص را به گور مبر

10. دشمنان را به راه دور مبر

11. دو رفیقند هر دو ناخوش و زشت

12. باز دارندت این و آن زبهشت

13. پیشتر زآنکه مرگ پیش آید

14. از چنین مرگ زندگی زاید

15. به چنین مرگ هر که بشتابد

16. از چنین مرگ زندگی یابد

17. تا از این زندگی نمیری تو

18. در کف دیو خود اسیری تو

19. نفس تو تابدیش عادت و خوست

20. به حقیقت بدان‌که دیو تو اوست

21. مرده دل گشتی و پراکنده

22. کوش تا جمع باشی و زنده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* تمیز نیک و بد روزگار کار تونیست
* چو چشم آینه در خوب و زشت حیران باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
* چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
شعر کامل
مولوی