سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 137

1. از سر صدق ارکسی بر آستانت سر نهاد

2. تخت بختش پای برکرسی هفت اختر نهاد

3. حبذا آن عاشق سیار کز صدق طلب

4. گرد هردر گشت وپیش آستانت سر نهاد

5. درمقامات ارچه عاشق را مددها کرد عقل

6. عقل را از عشق قدسی چون توان برتر نهاد

7. گرچه سوی آسمان همراه باشد جبرئیل

8. چون تواند پای بر معراج پیغمبر نهاد

9. حرف عشقت نسخهای کفرو ودین را نسخ کرد

10. نام آن نسخه سقیم ونام این ابتر نهاد

11. ازپی احیای اموات وعلاج دردمند

12. عیسی آمد رخت جالینوس رابر خر نهاد،

13. کارداران تواند اندر جهان خاک وآب

14. ای فتاده آتش عشق تو مارا در نهاد

15. پرتو خورشید کندر طبع معدن زر سرشت

16. ابر در باران که در جوف صدف گوهر نهاد

17. هرکه آمد از جهانداران درین حضرت کسی

18. کو بنام خویش مهری بر جبین زر نهاد

19. چون غلامان از برای پایگاه خدمتت

20. گر ملکشاهست عشقت نام او سنجر نهاد

21. در ره وصف تومسکین سیف فرغانی چه گفت

22. اسب عقلم سم فگند ومرغ وهمم پر نهاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تابر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
* پنجه های دست مردم سر فرو کرد از چنار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی