سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 232

1. دل عاشق رهین جان نبود

2. دادن جان بر او گران نبود

3. حال عاشق بگفت در ناید

4. سخن عشق را زبان نبود

5. هرکرا عشق سوخت همچون نار

6. زآب وآتش ورا زیان نبود

7. عاشق از مردن ایمنست ازآن

8. که ورا زندگی بجان نبود

9. گرچه نبود ازو جهان خالی

10. عاشق دوست در جهان نبود

11. خانه عاشقان بی مسکن

12. چون زمین زیر آسمان نبود

13. تو تعجب مکن که لاشی را

14. بجز از لامکان مکان نبود

15. عاشقان را زخود قیاس مکن

16. قرص خورشید همچونان نبود

17. تا زهستی تو ترا اثریست

18. این خبرها ترا عیان نبود

19. ابر چون از میانه برخیزد

20. آفتاب از کسی نهان نبود

21. ترک اغیار کن بیار برس

22. دیدن یار را مکان نبود

23. چونکه در مصر شد عزیز چه غم

24. یوسف ار با برادران نبود

25. سیف فرغانی این نمط اشعار

26. لایق فهم این وآن نبود

27. این سخن در درون نگه می دار

28. مغز بیرون استخوان نبود

29. جهد کن تا زنفس در سخنت

30. چون بر آب از قدم نشان نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم چو کوه طور شد هر ذره‌اش پرنور شد
* مانند موسی روح هم افتاد بی‌هوش از لقا
شعر کامل
مولوی
* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی
* دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
* بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
شعر کامل
حافظ