سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 283

1. خورشید منی بروی پرنور

2. من از تو چو سایه مانده ام دور

3. خوبان همه صورت و تویی جان

4. عالم همه ظلمت و تویی نور

5. از روی تو نور می درافتد

6. در کوی تو همچو آتش از طور

7. بیمار غم تو همچو عیسی

8. کرده بنفس علاج رنجور

9. در حشر که باشد آدمی را

10. دیوان عمل کتاب منشور

11. عاشق بتو زنده گردد ای دوست

12. نی چون دگران بنفخه صور

13. عاشق نرمد بجور از تو

14. هرگز نرمد بهشتی از حور

15. بی غره طلعت چو ماهت

16. هر روز مرا شبی است دیجور

17. من مست ز خاک کوی عشقم

18. چون شارب خمر از آب انگور

19. سیف از تو بجان عوض نخواهد

20. یکسان نبود محب و مزدور

21. نزدیکش کن بخود کزین بیش

22. پروانه نمی شکیبد از دور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنان برخاستم از جا مشوش
* که برخیزد سپند از روی آتش
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی