سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 34

1. ای کرده بعشق تو دل پرورش جانها

2. گردون چو رخت ماهی نادیده بدورانها

3. آنرا که چو تو سروی در خانه بود دایم

4. از بی خبری باشد رفتن سوی بستانها

5. آنرا که گل رویش زردی ز غمت گیرد

6. خاک قدمش باشد سرسبزی ریحانها

7. زانگشت خیال تو چون نقش پذیرفتم

8. از دست دلم یک یک چون رنگ برفت آنها

9. از رنگ تو و بویت در گل اثری دیدست

10. بلبل که نمی آید بیرون ز گلستانها

11. بهر من دل خسته ای ترک کمان ابرو

12. تیر مژه را کردی سر تیز چو پیکانها

13. ای زلف تو چون چوگان بیم است که از دستت

14. چون کوی بسر گردم گرد همه میدانها

15. گفتم بوفا با تو عهدی بکنم لیکن

16. از سخت دلی سستی اندر همه پیمانها

17. از آرزوی رویت بود آنکه ز بهر گل

18. وقتی طرف خاطر می رفت ببستانها

19. تو در حرم دلها ساکن شده ای وآنگه

20. سیف از هوس کعبه پیموده بیابانها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
* نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ